تاریخ : یادداشت ثابت - یکشنبه 93/4/2 | 2:27 صبح | نویسنده : soghoot

برای اولین توی زندگی.....سالَم باید اعتراف کنم که

 

 

اعتراف می کنم ؛

ازخودم متنفرم




تاریخ : یادداشت ثابت - جمعه 93/3/31 | 2:8 صبح | نویسنده : soghoot

گوشه تنهایی نشستم

فقط با تو حرف میزنم و با تو

خدا و تو

ولی تو با من حرف نمیزنی

با من حرف نمیزنی

حرف نمیزنی

نمیزنی




تاریخ : یادداشت ثابت - جمعه 93/3/31 | 2:0 صبح | نویسنده : soghoot

این روزا سخت میگذره

امتحانو امتحانو امتحان

درسو زندگیو انتخاب

باید چه کنم خدا؟




تاریخ : یادداشت ثابت - چهارشنبه 93/3/8 | 10:9 عصر | نویسنده : soghoot

یادداشت دیشبو حذف کردم

 

نباید حرف میزدم

اون یه حس بود که لبریز شد

نباید ازش حرف میزدم

من و تو

 

نه دیگه ازت حرف نمیزنم

تا خدا و خودت نخواین هیچ اتفاقی نمیفته

پس میرم تو خودمو پرده هارو میکشم

 

اگه خواستی روشنم کن

 




تاریخ : یادداشت ثابت - سه شنبه 93/3/7 | 1:26 صبح | نویسنده : soghoot

اون روزی  که فک میکردم نبود !

امتحانات نزدیکه ولی من اونقدر که باید آماده نیستم

از کارم خبری نیست

قرار بود اطلاع بدن ولی

 

همش بد گفتم

یه حرف خوب اینکه رفتم مهمونی

خیلی خوش گذشت

تازه رسیدم      فک کن!!!وااااای(البته این دیگه خیلی بغرنجش می کنه )

یک کاره اومدم پای سیستم ، گزارش کار مینویسم

هاها

مدل موهاموخوششون اومد

کلی تعریف کردن

منم ازاین گفتم که یه هو ساعت 1نصفه شب به این نتیجه رسیدم که چه خوب میشه اگه

یه تغییری به موهام بدم و شد این چیزی که میبینن

 

ولی خودمونیم

ولش کن نتیجه گیری نمیکنم

 

شب بخیر




تاریخ : یادداشت ثابت - یکشنبه 93/3/5 | 9:59 عصر | نویسنده : soghoot

 

آبجی جونم یکشنبه ی خوبیو گذروند

داداشیم باز خودشو مطرح کرد

بابا خواب جالبی دیده بود دیشب ( خوش به حالش )

از مامان خبری ندارم

ولی از خودم

از خودم

           من اشغال شدم

ونمی دانم که چطور درازای کالبدم هرز رفت لابه لای این کوته خردان خپل !

 

و سوالم همیشه اینست ؛

من فتح شدم ؟

یا فتح کردم ؟

هرچند گاهی فکر میکنم که هردو شکست خوردیم!!

نه !

شکست مارا خورد !!

شکست مارا خورد!!




تاریخ : یادداشت ثابت - شنبه 93/3/4 | 11:47 عصر | نویسنده : soghoot

 

همشو خواب بودم

بعدشم رفتم سراغ  یکی از نگرانیام

چشام

خدارو شکر خوبن

خداروشکر

خداروشکر

 




تاریخ : یادداشت ثابت - جمعه 93/3/3 | 10:43 عصر | نویسنده : soghoot


اتفاق خاصیو تو خودش نداشت امروز




تاریخ : یادداشت ثابت - جمعه 93/3/3 | 12:0 صبح | نویسنده : soghoot


خسته کننده




تاریخ : یادداشت ثابت - چهارشنبه 93/3/1 | 11:32 عصر | نویسنده : soghoot

 

امروز داشتم فک میردم توی هوای خنک احتمال افسردگی نیست یا خیلی کمه

 

امروز  فک میکردم چقدر منظره های قشنگ برا عکس گرفتن زیاده

 

امروز یه گل خاص به دلارام دادم آخه تولدش نزدیکه

 

امروز هیچی درس نخوندم هرچند امتحانش نزدیکه مدرک داشتن

 

امشب با داداش رفتم خرید  کلی لباس با قیمت مناسب نصیبش شد ( خدا شانس بده )

 

امشب

 

امشب حالم خوبه

 

 




  • راکت
  • سر سپرده
  • تیم بلاگ
  • قالب بلاگ اسکای