بازم زود بیدار شدم
رفتم پیاده روی
پروژمو مرور کردم
برا امتحان کمی آماده شدم ولی فقط کمی
باید فردارو
نه
پروژه آبجی جونمو تموم کردم
همه چیز خوب بود اما دلگیرم
نمیدونم چرا !!!
آره خیلی گرم بود
مرسی مامان
اصلا حواسم نبود کولرو
هاها
وای که امروز عالی بود
روی اینکه صبح زود بیدار شم انرژی گذاشتم که شد
بعدشم رفتم پیاده روی
وه!
چه عالی
بعدم اومدم بکوب رو پروژه خواهرم کار کردم چون این روزا سرش شلوغه و نمیتونه بهش برسه
بعدشم به مطالعه خودم رسیدم
بعدشم ..
شبم که با خداجونم یه دورآگاهی راه انداختم
آخه فرهنگستان گفته به جای " تله پاتی " ترکیب " دورآگاهی " رو استفاده کنید
به نظرم قشنگ تره
اینطور نیست?
مثلا به جای" آپدیت " باید بگیم " روزآمد "
جای" چیپس " بگیم " برگک "
جای " بورس " ، " بها بازار "
و
و
و
جانم
چقدر فارسی حرف زدن شیرینه
کاش بلد بودم
روز خوبی بود
به خودم بالیدم
امروز رفتم محل کارم وسایل شخصیمو بردارم
البته بیشتر وسایلی که دستم بود رو گذاشتم . گفتم هنوز برا خداحافظی زوده
همیشه همینطور بودم
همیشه دلم نمیاد خداحافظی کنم
ولی یکبار خیلی سریع خداحافظی کردم
خیلی عجول
خیلی هول
خیلی ..
اونجا فک میکردم حق دارم
الانم خیلی ناحقی نمیدونم ولی چیزی که از دست دادم بزرگتر از حقم بود
خیلی بزرگتر
امروز با داداشا و مامان اینا و آبجی جونم رفتیم تو دل دشت
خوش گذشت
موفق شدم یه کم به پروژم برسم
برا همین الان آرام دارم
دیشب خوب بود
کارای خوبی کردم
داداشی رو ماساژدادم
ظرفارو برا مامان شستم
خلاصه افتاده بودم تو فاز انرژی دهی و شاد کردن و این حرفا
خودمم خیلی حال کردم
همه موهای جلوی سرمو تا روی ابروهام کوتاه کردم
بامزه شدم
از امروزم که خیلی جدی به پروژه سختی که تازگی براش انتخاب شدم دارم رسیدگی میکنم
وای که از مثبت بودن چقدر خوشم میاد
از فعالیت
از حرکت
وااااااااااااااااااای خوشحالم
خیلی دوست دارم خداجونم !
با یه شمع روشنم
فقط با یه شمع
تو منو رها کردی خدا؟
خوشحالم
شب آرزوها ست
آرزوم براتون ؛ اجابت هرآنچ می خواهدتان دل
.: Weblog Themes By Pichak :.